×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

قاطي پاتي

× هر چي بخواهي
×

آدرس وبلاگ من

mardbaroni.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/kohzadyousef

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

داستان عاشقانه ی یک شعر

داستان عاشقانه ی یک شعر
این شعر و تصنیف زیبای اون رو همه ی ما 
حداقل یک بار خوندیم و شنیدیم
 
http://irangalaxy.blogfa.com/
 
شعری زیبا از مهرداد اوستا :

وفا نكردی و كردم، خطا ندیدی و دیدم
شكستی و نشكستم، بُریدی و نبریدم

اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت
كشیدم از تو كشیدم، شنیدم از تو شنیدم

كی ام، شكوفه اشكی كه در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شكفتم، به روی شكوه دویدم

مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا كه از همه عالم، محبت تو گزیدم

چو شمع خنده نكردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نكردی، مگر ز موی سپیدم

بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی كه نبردم، ملامتی كه ندیدم

نبود از تو گریزی چنین كه بار غم دل
ز دست شكوه گرفتم، بدوش ناله كشیدم

جوانی ام به سمند شتاب می شد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم

به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشك نشستم، گهی چو رنگ پریدم

وفا نكردی و كردم، بسر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
 
 
 
 ولی داستان عشق و خیانتی که باعث سروده شدن این شعر شد به گوش کمتر کسی رسیده.

مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج می گذارند. دختر جوان به دلیل رفت و آمد هایی که به دربار شاه داشته ، پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج می دهد.
دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر می شوند، به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی می کنند عقیده ی او را در ادامه ی ارتباط با نامزدش تغییر دهند. ولی اوستا به هیچ وجه حاضر به بر هم زدن نامزدی و قول خود نمی شود . تا اینکه یک روز
  مهرداد اوستا به همراه دوستانش ، نامزد خود را در لباسی که هدیه ای از اوستا بوده ، در حال سوار شدن بر خودروی مخصوص دربار می بیند...

مهرداد اوستا ماه ها دچار افسردگی شده و تبدیل به انسانی ساکت و کم حرف می شود. سالها بعد از پیروزی انقلاب ، وقتی شاه از دنیا می رود  فرح  یا نامزد اوستا به فرانسه ..

در همان روزها ، نامزد اوستا به یاد عشق دیرین خود افتاده و دچار عذاب وجدان می شود. و در نامه ای از مهرداد اوستا می خواهد که او را ببخشد. اوستا نیز در پاسخ نامه ی او تنها این شعر را می سراید..
حالا یک بار دیگه شعر رو بخونید ....
  • حذف
  • ویرایش

یکشنبه 15 آبان 1390 - 9:47:33 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://sorme.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 20 بهمن 1390   1:48:20 PM

تنها چیزی که میتونم بگم اینه که

شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از زندگی گرفت

http://re43.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 11 بهمن 1390   8:39:05 PM

دست طلا؟؟؟؟

w

wa

http://www.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 2 بهمن 1390   8:52:39 PM

جالب بود.

http://makan.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 28 دی 1390   8:21:39 AM

http://irajkhan404.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 22 دی 1390   6:59:31 PM

یوسف جان برام تازگی داشت ، واقعن حقیقت دارد؟ البته چیز غیر عادی هم نیست چون فرح هم فردی عادی بود مثل همه تا تبدیل به فرح شد؟

http://www.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 15 دی 1390   8:20:44 PM

یوسف جان خیلی جالب وزیبا بود

http://mahmonir.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 7 دی 1390   10:39:49 PM

http://lida1.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 19 آذر 1390   11:13:08 AM

می خواستم سطر به سطرخاطره هایمان رابه یادآورم

تافراموشی از یادم برود

می خواستم به تمام تنهایی هاسرک بکشم

که دیگر کسی تنها نماند

می خواستم انقدر بگریم تا اشک های عالم تمام شود

وهمگان مجبور باشند فقط بخندند

می خواستم آنقدر از توبنویسم که نانوشته ای باقی نماند

می خواستم فقط از خوبی هایت بنویسم

ولی افسوس که خیلی دیراست

می خواستم  اما هیچ فرصتی برای عمل کردن به خاسته هایم

        

 نیافریدم

می خواستم . . .

می خواستم . . . !!!

http://lida1.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 19 آذر 1390   11:13:08 AM

خود را به که بسپارم وقتي که دلم تنگ است

 

پيدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است

 

گويا که در اين وادي از عشق نشاني نيست

 

گر هست يکي عاشق آلوده به صد رنگ است .

http://taitanic.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 16 آذر 1390   2:19:12 PM

salam.khili ghashang bood.

http://www.ahmad.gegli.com.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 7 آذر 1390   9:33:27 AM

سلام

دستت درد نکنه یوشف جان

احمد

http://lida1.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 5 آذر 1390   11:32:38 AM

سلام خوبی  داستان جالبی بود این داستان واقعی بوده یا افسانه

ali

alisadeghi

http://www.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 30 آبان 1390   10:41:48 AM

yosof jan besyar ziba bod dastanet . man ali hastam va dar khedmate shoma doste aziz . dost daram khedmati vasaton anjam bedam . har koja ke hastin khosh bashid .

http://www.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 28 آبان 1390   10:40:07 AM

جیگرتو داداشم

http://www.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 17 آبان 1390   4:41:28 PM

سلام

این شعرو هم قبلا شنیده بودم هم داستانشو میدونستم اما باز گویی داستان برام جالب بود خیلیا ممکنه بگن مهردا اوستا دیوونه بوده که پای همچه بیوفایی ایستاده اما من درکش میکنم شدت و خلوص عشقش به حدی بوده که رضایت معشوقه از رضایت خودش مهمتر بوده برا ش

http://re43.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 16 آبان 1390   4:55:38 PM

سلام؟عید قربان بر شما مبارک

http://re43.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 15 آبان 1390   1:55:21 PM

خیلی خوب خیلی قشنگ